به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران، استاد حسین انصاریان، در حسینیه هدایت به مصالح ساختمان انسانیت اشاره و اظهار داشت: تمام اولیای خدا از زمان آدم(ع) تاکنون چه آنهایی که با اسم در قرآن ذکر شدهاند یا در روایات از آنها نام برده شده است و چه با اوصاف نام برده شدهاند- خودشان را با مصالحی ساختهاند و بافت جدایی از جامعه انسانی و بشری نبودهاند، بلکه آدمهایی بودهاند که دراینزمینه زحمت کشیدهاند. آنها یا به محضر انبیا یا محضر ائمه طاهرین(علیهمالسلام) میرفتند یا کتاب میخواندند یا در مجالسی شرکت میکردند که عالم ربّانی صحبت میکرد، حقایق را میگرفتند و این مصالح را در ساختن خودشان بهکار میبردند، سپس به آنجایی میرسیدند که باید میرسیدند.
مومن واقعی باید نشان دهد که خداوند را دوست دارد
وی ادامه داد: دو کار عمده اولیای الهی در مسیر حرکت، جذب و دفع بود و در مسیر حرکت آشنا میشدند که پروردگار عالم چه اوصافی را دوست دارد. بالاخره خداوند متعال در قرآن به یک سلسله مسائل با کلمه «محبت» اعلام محبت کرده است. کلمهٔ محبت از جانب خدا در خیلی از سورهها آمده، در روایات هم همینطور است؛ مثلاً در همین سوره سوم قرآن، سوره آلعمران میخوانیم که خدا به پیغمبر(ص) میفرماید: همین مردمی که اطرافت هستند و اقرار دارند که ما مؤمن، متدین و مسلمان هستیم، کراراً هم به تو میگویند ما خدا را دوست داریم، به اینها بگو علامت نشان بدهید که خدا هم شما را دوست داشته باشد و دوستی یکطرفه نباشد؛ چون دوستی یکطرفه کاری صورت نمیدهد که از اوّل حرف قرآن بوده است.
راه اثبات راستی دوستدار خداوند، اقتدا به رسول خداست/بسیاری از اقتدای به رسول خدا(ص) فراری بودند
استاد اخلاق حوزه های علمیه اقتدای به رسول خدا(ص) را اثبات راستی ادعای ایمان دانست و افزود: خداوند در سوره آلعمران، آیه 31 می فرماید: یارسولالله! به همینهایی که دور و بر تو هستند و ادعای ایمان دارند، به اینها بگو: «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّهَ» اگر راست میگویید! آخر اثبات راست بودن ادعا باید همراه با دلیل باشد؛ راست میگویید خدا را دوست دارید؟ این را با دلیل ثابت بکنید و دلیلش هم زبانی و علمی نیست، بلکه عملی است: «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّهَ فَاتَّبِعُونِی» به من اقتدا کنید. کسانی که اطرافیان پیغمبر(ص) بودند، از اقتدای به رسول خدا(ص) بسیار فراری بودند. کسانی که در زمان پیغمبر(ص) بودند، خیلی آدمهای رده بالایی بودند، پروردگار در قرآن از خیلی اینها شکایت دارد. اقتداکنندگان واقعی به رسول خدا(ص) در زمان حیاتش انگشتشمار بودند که برای فرار از زیر بار امر و نهی خدا دائماً بهانه تراشی میکردند و تخلفشان از آیات قرآن و خواستههای پیغمبر اکرم(ص) زیاد بود.
اگر به پیغمبر اقتدا کنید در حوزه محبت خدا وارد میشوید
وی به اتمام حجت خداوند با امت پیامبر(ص) اشاره و تصریح کرد: خدا در این آیات با پیامبر(ص) اتمام حجت میکند و می گوید: اگر خدا را دوست دارید و راست میگویید، این را ثابت کنید و اثبات درستی حرفتان هم به این است که «فَاتَّبِعُونِی» به پیغمبر اقتدا کنید؛ اگر به پیغمبر اقتدا کنید، «يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» در حوزه محبت خدا وارد میشوید؛ اما اگر به پیغمبر(ص) اقتدا نکنید، خدا شما را برای چه و به چه علت دوست داشته باشد؟ شما اگر به پیغمبر(ص) اقتدا نکنید، با دیگران چه فرقی میکنید؟ خدا دیگران را دوست ندارد چون به پیغمبر(ص) اقتدا نمیکنند. شما هم که دور و بر پیغمبر(ص) هستید و به ایشان اقتدا نمیکنید، شما را هم مثل دیگران دوست ندارد.
خدا به بندگانی که محبوبش هستند، سلام میکند
مبلغ عرصه بین الملل گفت: کسانی که به پیغمبر(ص) اقتدا میکردند، بهشدت مورد محبت پروردگار مهربان عالم بودند تا جایی که ما در روایات مهم خودمان داریم که گاهی جبرئیل به پیغمبر(ص) عرض میکرد: سلام من را به اینها برسان. سلام خدا به بهشتیان که در قرآن مجید خیلی روشن است از جمله «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»(سوره یس، آیه 58) و «وَ اَلْمَلائِکةُ یدْخُلُونَ عَلَیهِمْ مِنْ کلِّ بابٍ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ»(سوره رعد، آیات 23-24). «سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ»(سوره صافات، آیه 109)، «سَلامٌ عَلی نوحٍ فِی الْعَالَمین»(سوره صافات، آیه 79)، «سَلامُ عَلی آلِ یاسین»(سوره صافات، آیه 130). در واقع خدا به بندگانی که محبوبش هستند، سلام میکند.
سلام خدا، حصاری امن از همه شرور است
وی با اشاره به اینکه سلام خدا، حصاری امن از همه شرور است، اظهار کرد: سلام خدا یعنی اعلام امنیت همهجانبه، یعنی به این بندگان من بگو که من برای شما یک حصار امنی از همه شرور دنیا و آخرت قرار دادهام و بههیچعنوان، هیچ شرّی در دنیا و آخرت به بندگان واقعی من زده نمیشود. دشمنان میتوانند ضرر بدنی به بندگان من بزنند، اما نمیتوانند ضرر عقلی، روحی، اخلاقی و ایمانی بزنند. امام صادق(ع) میفرمایند: مؤمنی - مثل شماها- که مورد قبول حق است، اگر او را در راه خدا بخوابانند و زندهزنده گوشتشان را با قیچی ریزریز از بدن بِکَنَند که دست از محبوبشان بردارند، قبول نمیکنند. آن ریزریز شدن گوشتشان را قبول میکنند، اما دست از محبوبشان برنمیدارند.
محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: وقتی پیغمبر(ص) فرمودند: «اذا احب الله عبدا الهمه ثمان خصال» زمانی که خدا عاشق بندهاش بشود، راه بهسوی هشت خصلت را برای بندهاش باز میکند که پیغمبر(ص) به الهام تعبیر میکند. الهام امری قلبی و یک حالت تشویق و آرامش قلبی است. یک حالتی به قلب است که آن حرکتی را که به او الهام میکنند، آدم بااطمینان خاطر انجام میدهد. نوع الهام و محصولش در قرآن مجید آمده است. خداوند در سوره نحل می فرماید: «وَ أَوْحی رَبُّک إِلَی اَلنَّحْلِ أَنِ اِتَّخِذِی مِنَ اَلْجِبالِ بُیوتاً وَ مِنَ اَلشَّجَرِ وَ مِمّا یعْرِشُونَ ثُمَّ کلِی مِنْ کلِّ اَلثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّک ذُلُلاً» ما به زنبور الهام کردیم که این کار را انجام دهد و راه پروردگار را ادامه دهد، او هم همه را گوش داد و محصول الهام این شد: «یخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ».
استاد انصاریان به در مورد الهام آرامشبخش نیز اظهار کرد: پیغمبر(ص) می فرماید: کسی که خدا عاشقش شود، هشت خصلت را به قلب او الهام میکند که این آدم برای به دست آوردن این هشت خصلت آرامش پیدا میکند؛ یعنی میفهمد و درک میکند که پشتوانه و یار دارد، کمک دارد و او هم پروردگار است که بهدنبالش راه میافتد.
چشم پوشی انسان از حرام ها مقام بسیار بالایی است
وی بر طبق آیات قرآن به هشت خصلت الهام شده اشاره و تصریح کرد: خصلت اول، «چشمپوشی از محارم الله» خداوند به بنده خود الهام میکند که از هرچه خدا حرام کرده، چشم بپوشد. رسیدن به این مقام که انسان نسبت به حرام ها چشم پوشی داشته باشد، بسیار مقام بالایی است و ارزش والایی دارد. امام صادق(ع) به شیعه سفارش می کند: کاری کنید که خدا شما را در هیچ حرامی نبیند. حرام که در دنیا پهن است، سفره هر حرامی که افتاده و همهجور حرامی هم در همهجای تهران پیدا میشود، اما شیعه ما کاری بکن که خدا تو را در کنار هیچ حرامی نبیند.
وی در زمینه چشم پوشی مومن واقعی از حرام ها نمونه ای را بیان کرد و گفت: یکنفر که از عاشقان امام صادق(ع) بود، گرسنه بود و دیگر داشت ضعف میکرد، دوتا نان خاص را که برای هارون میپختند، به درِ خانهاش آوردند. به مأمور هارون گفت: نمیخواهم! گفت: من نمیتوانم برگردانم. گفت: بده! نانها را گرفت، بغداد بود، دم دجله آمد و نشست، دوتا نان را در دستش گرفت، ماهیها جمع شدند و او این نانها را روی دست نگه داشت، ماهیها که کنار آب ریختند، دوتا نان را در آب پَرت کرد و گفت: ماهیها! این نانها برای هارونالرشید است، اگر خوردید، خودتان جوابش را به خدا بدهید؛ چون این لقمه نجسترین لقمههاست. ماهیها هم سرشان را پایین انداختند و رفتند و نانها را هم آب برد. «غض البصر عن المحارم» یک کمک خدا به بندهاش که او را دوست دارد، این است: او را کمک میدهد تا از حرام خدا چشم بپوشد.
با پول میشود تمام خواستههای انسان را خرید
مبلغ عرصه بین الملل گفت: دشمن انسان را راحت با حرام، پول، زن و صندلی می خرد. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «المال مادة الشهوات»، با پول میشود تمام خواستههای انسان را خرید. پیغمبر اکرم(ص) میفرمایند: شیطان از هر بندی که ناامید شد، راحت از طریق زنان بیدین میتواند شما را به اسارت دربیاورد؛ و باز پیغمبر(ص) میفرمایند: هیچجا که نتوانند شما را به جهنم بکشند، آخرین بندی که میتوانند شما را به جهنم بکشند، با صندلی است؛ اما طبق فرموده امیرالمؤمنین(ع) «کالجبل الراسخ» عین کوهی است که تمام وجودش زیر زمین است و باد تکانش نمیدهد.
وی «خوف از پروردگار» را خصلت دوم دانست و ادامه داد: «الخوف من الله عز و جل» همهجا از پروردگار عالم حساب میبرند. مرحوم آیتاللهالعظمی اصفهانی به یکی از شاگردهای درسش گفت: دو سال است که تو را در محرّم و صفر به هند میفرستم، امسال هم برو. گفت: حضرت آیتالله، اجازه بدهید نروم! گفت: چرا؟ آدم باسوادی هستی و منبرهای خوبی داری. گفت: آن دو سال برای خدا رفتم، امسال هرچه خودم را وادار میکنم که برای خدا بروم، نمیتوانم؛ یکی را پیدا کن که برای خدا برود، من نمیتوانم خدا را ملاحظه کنم!
استاد انصاریان خصلت سوم تا هشتم را نیز مورد اشاره قرار داد و گفت: «حیای از خداوند»، «تخلق به اخلاق صالحین»، «و التخلق باخلاق الصالحین»، «الصبر»، «اداء الامانه»، «صدق» و «سخاء» خصلت هایی هستند که قرآن آنها را بیان کرده است.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷
نظر شما